از دوری تو با همه در جنگ و ستیزم
چندی زغمت خون دل از چشم بریزم
مجنون شده ام از سر سودای وصالت
میمیرم از این عشق دگر نیست گریزم
ترسم به سر تربتم ایی و بگریی نفرین به من آن روز که اشک تو بریزم
تاریخ: 1397/12/20
شاعر: پیام طاهری
لغو پاسخ
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
دیدگاه شما