شادانه از این ناله پنهانی خویشم

مسرور از این طالع و حیرانی خویشم

با آنکه غمت بار گرانی است به دوشم

شیدای رخت گشت کنون این دل ریشم

خواهم که فدای تو کنم جان و تنم را

شرمنده از این تحفه ناقابل خویشم

تا دل به کمند مژه ات گشت گرفتار

هر لحظه گرفتار تر از لحظه پیشم

عشق تو مرا کرد چنین شاعر و فاضل ور عشق نبودی که همان قاطر و میشم

تاریخ: 1397/12/20

شاعر: پیام طاهری

دیدگاه شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.